تخته سیاه سه بعدی
حکایت زندگی در قاب شیشه ای زمان
|
|||||||||||||||
پنج شنبه 30 آبان 1392برچسب:پاییز,عکسهای پاییزی,وبلاگ,عکاسی,پاییزیان, :: 13:46 :: نويسنده : مهرداد علی نژاد از این دوسالی که وبلاگ راه اندازی شد علاقه من به عکس و عکاسی دوچندان شد و هشتاد درصد عکس ها را خودم می گیرم و مطالب هم صد در صد از خودم است . این عکس ها را تقدیم می کنم به عاشقان پاییر.
پاییز در کوهستانهای شمال کاشمر-خراسان رضوی 21 آبان 92 هر ساله کاشمریهای سراسر ایران که می خواهند دوستان قدیمی خود را ببیند فقط یک روز به این شهر می آیند، آن هم روز عاشوراست. هیئت های عزاداری در خیابان اصلی شهر (خ امام) عبور می کنند و در باغمزار جمع می شوند ، در همین مسیر خیابان از ساعت 6 صبح مردم به خیابان آمده تا ساعت 3 بعدازظهر و غروب خیابان امام به غروب عاشورای کربلاست.
یادمه بچه بودم خیلی دوست داشتم جزء سپاه جنی ها باشم (لباس های نارنجی داشتند و دور شمر می دویدند و تنها تکیه علی اکبری از این نمایش ها داشت ، بالاخره چندین سال صبح زود می رفتیم جلو تکیه تا مارو جنی کنن اما قسمت نمی شد تا اینکه یک سال صبح خیلی زود رفتم جلو تکیه ، آقایی بود که مسئول همین کارها بود و یک خانه قدیمی جلو تکیه بود و همانجا لباس های جنی ها و شمر و امام حسین و ... تنشان می کردند. آقا داد زد هر کس می خواهد سپاه جن بشود بیاید صف بایستد . ما هم خوشحال که دیگه امسال جزء سپاه جنیم رفتیم تو صف یکی یکی رفتند تو خانه .... به من که رسید آقا دستش رو گذاشت رو سینه من و گفت دیگه بسه اندازه شد برین هرچی التماس و خواهش که آقا : هم منو بزارین برم تو ...از ما التماس از اون آقای بداخلاق ممانعت... مجبور شدم برم تو تکیه و یکی از اون پرچم های بزرگ را بردارم و جلو هیئت تا باغمزار بریم ... بعد از عاشورا تا چند روز کمرم درد می کرد که نگو ..نه جنی شدیم و کمردرد هم گرفتیم .. .. بالاخره آقا نطلبید جنی بشیم هنوز که هنوزه هر وقت روز عاشورا سپاه جن را در تکیه علی اکبری می بینم کاملا اون بچه هارو درک می کنم که چقدر خوشحالند ... سه شنبه 21 آبان 1392برچسب:امام حسین(ع),کربلا,کاروان,کاروان پیاده,اربعین, :: 21:9 :: نويسنده : مهرداد علی نژاد ایام ، ایام سوگواری سالار شهیدان است . سالاری که عاشقان خودرا از سراسر ممالک اسلامی بسوی خود می کشاند امام حسین (ع) شیفتگان خود را از خراسان هم با پای پیاده به کربلا کشاند و در راه برگشت از مشهد بودم که به این کاروان پیاده برخورد کردم که چندعکس گرفتم. این گروه اربعین حسینی به کربلا می رسند....
این جسین کیست همه دیوانه اویند... جمعه 17 آبان 1392برچسب:اداره برق,اداره برق مشهد,تیر برق,کنتور,کنتوربرق,مروارید,شریعتی, :: 20:8 :: نويسنده : مهرداد علی نژاد چند روز پیش در خیابان مروارید (مشهد - خیابان شریعتی ) چشمم به یکی از شاهکارهای اداره برق روشن شد...
پنج کنتور روی یک تیر برق جالب و دیدنی است !!! آن هم در دسترس کودکان بازیگوش...
دیدن حوادث در جاده هم ناراحت کننده است و هم عبرت آموز ... امروز که از مشهد می آمدم حدودا" در کیلومتر 80 در محور تربت حیدریه این تصادف رخ داده بود که چند لحظه ای توقف و این عکس ها را گرفتم تا شاید عبرت دیگران هم بشود...
خوشبختانه این تصادف خسارت جانی نداشته است..الحمدالله... چند روز پیش به زیارت قبور رفته بودم و این دو سوژه عکس را تقدیم می کنم به تمام کسانیکه زندگی را نردبانی برای رسیدن به آرزوهای خود تا بلندای آسمان می دانند و رفتگانی که در زندگی نام نیک خود را بجای گذاشته اند که هنوز رسیدن به جایگاه آنان دور از دسترس است.
مرگ زمانی به سراغ انسان می آید که هرگز منتظرش نیستی.(سخنی از بزرگان)
درباره وبلاگ
نام این وبلاگ را به یاد کارتون دوران کودکیم بنام تنسی تاکسی دو و چارملی گذاشتم.دو پنگوئن ماجراجو که هر بار با مشکلی روبرو می شدند و برای حل آن نزد آقای وپی می رفتند و او از داخل کمدشلوغش تخته سیاه سه بعدی خود را می آورد و با استفاده از آن تنسی و چارملی را راهنمایی می کرد. زندگی مثل یک پازل بزرگ است . من و تو ،اجزای آنیم ، زمانی زیباست که کنارهم قرار گیرند. موضوعات
آرشيو وبلاگ
وبلاگ دوستان
سایتهای مفید
تبادل لینک هوشمند
|
|||||||||||||||
|