تخته سیاه سه بعدی
حکایت زندگی در قاب شیشه ای زمان
|
|||||||||||||||
یکی از بدترین نوع لکه ها که بر روی لباس خیلی به سختی پاک می شود ، جوهر خودکار است. یکبار برایم اتفاق افتاد و این راه را استفاده کردم که بسیار کارساز بود. قسمتی که لکه جوهر خودکاری شده را در یک ظرف شیر غلیظ بمدت نیم ساعت بگذارید سپس با مایع صابون خوب بهم مالیده و اگر اثری از لکه بود دوباره کمی در شیر بخوابانبد و دیگر شما اثری از لکه جوهر را نخواهید دید. (امتحان کردم ، عالیه) بخاطر تنوع در وبلاگ چند طرح سه بعدی را ببینید و لذت ببرید. ادامه عکس هادر ادامه مطلب
بقیه طرح های سه بعدی در ادامه مطلب ادامه مطلب ... این هم یک ابتکار جدید برای حفظ نسل پیکان
با چه همه زحمت و حوصله این مبتکر هر روز مجبور به طناب پیچ کردن لاستیک ها و بستن روکش روی سقف پیکان می شه . احتمالا صاحب این ماشین ها از این ابتکارها بلد نبودند و این بلاها سرشون اومده .....
گرچه با این لاستیک های گرون همه مجبور می شن اینکارو انجام بدن. شنبه 20 خرداد 1391برچسب:پلاک,ماشین,نفت کش,راهنمایی و رانندگی,جریمه,مقررات,موتور, :: 14:39 :: نويسنده : مهرداد علی نژاد از قدیم گفتن : سرکیسه رو سفت می گیرن .... اما تهش بازه... شایدم پاره اینهمه جریمه سنگین و انواع علائم راهنمایی و رانندگی و مقررات و برو و بیا ... اینهم از پلاکهای یک ماشین سنگین ... رنو یا ژیان نیست که دیده نشه ....!!!!
سه تا شماره پلاک ، اونم برای ماشینی که هر روز تو جاده هاس....!!!؟؟ حالا یه بار همین پلیس های زحمتکش راهنمایی و رانندگی مرا بخاطر پارک دوبل جریمه کردند.( چون کنار یک موتور گازی پارک کرده بودم...!!!) چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:معبد,موش,هند,کارتی ماتا,دشنوک,افسانه,گاو, :: 23:35 :: نويسنده : مهرداد علی نژاد در هندوستان کشور عجایب معبدی است بنام کارتی ماتای در شهر دشنوک . این معبد بخاطر یک افسانه قدیمی ساخته شده است. ( پسر زنی بنام کارتی ماتا پس ازمرگ به موش تبدیل شده است) در این معبد که شاید هزاران بلکه میلیونها موش در آن آزادانه زندگی می کنند و این معبد که بسیار معتقد دارد
هرروز صدها نفر برای زیارت به آن مراجعه می کنند . مردم برای موش ها غذا و آب و... می آورند و حتی با موشها در غذا خوردن سهیم شده و باقیمانده آب و غذای موش ها را بعنوان تبرک می خورند و متولیان معبد با موش ها زندگی می کنند و موشها در رختخواب آشپزخانه و .... وول می زنند و این هندیها هم عجب مردمانی هستند. مثلا گاو که تقدس عمومی دارد . اگر گاوی وسط خیابان باشد کسی حق راندن و یا بوق زدن برای کنار رفتن گاو را ندارد و چه برسد به خوردن گوشت گاو.
مشروح این خبر را در سایت علی هفتاد (www.ali70.com) همراه با فیلم آنلاین معبد ببیند. من این عکس ها را از وبلاگ ( www.birthdaylove.lxb.ir) کپی کردم. مدیر وبلاگ آقای پروفسور است . من از ایشان برای استفاده از عکس هایش در وبلاگم اجازه گرفتم .
پروفسور در پیامی با کلامی که نشان از فرهنگ بالا و فهمیدگی قابل تقدیر بود گفت: من عکس ها را برای دیگران گذاشته ام و برای همین عکسها را مارک دار نکردم. واقعا" آفرین براین تفکر متمدنانه ، باکلاس وبا ر وحیه دگردوستی .
من بعضی اوقات با وبلاگهایی برخورد می کنم که کپی کردن از عکسهایی که خودشان هم از جایی کپی کرده اند را محدود کرده اند . این وبلاگ آنهاست و نظرشان هم قابل احترام . ولی به نظر من اینترنت یعنی اشتراک عقاید ، مطالب ، عکس ، فیلم و .... مثل اینست که من یک کلمن آب یخ دم درب منزلم بگذارم و به لیوان و شیر کلمن یک قفل بزنم. نظر شما چیست ؟ آیا کدام درست است کپی آری یا خیر ؟
یادمان باشد که تمام چیزهایی که ما فکرمی کنیم شر است و بد در حکمت خداوند خیراست و خوبی. چون هرگز خداوند برای بنده بدی و شر نمی خواهد و نباید در حکمت خداوند شک کرد و به آنچه را که داده شکر و به آنچه هم که نداده شکر گوییم. در بیست سال پیش ماجرای جنجالی از یک زن و شوهر فرانسوی بسیار آموزتده بود و ماجرا از این قرار بود که مردی عاشق یک زن کور می شود و آنقدر عاشق او بود که هر دو چشم خود را با یک عمل جراحی سخت به زنش هدیه داد و خود کور شد اما بعد از دو ماه زن عاشق مردی دیگر شد و از او طلاق گرفت.
این پسربچه با عمل جراحی توانست مثل دیگران بدون این دست و پاهای اضافی زندگی کند .(خداوندا سپاس از هرآنچه دادی و ندادی) به قول سهراب سپهری : آب را گل نکنیم در فرودست انگار کفتری می خورد آب ... امروز از یک مسیر 200 متری از جوی آب یک خیابان اصلی چند عکس گرفتم که صحنه تازه و بکری نیست چراکه هر روز هزاران بار با این جوی ها ی پر زباله روبرو می شوید . ولی نکته اینجاست که بردرو دیوار زیاد نوشته اند: (( نظافت از ایمان است )) آیا واقعا ایمان نقشی در تمیزی جوی آب دارد؟ ... اگر اینطورباشد اروپاییان پس خیلی با ایمانند که اینقدر به نظافت شخصی و محیطی خود اهمیت می دهند. خاطره: سالها پیش با دوستم در چمن وسط بلوار نشسته بودیم و یک پسر بچه با دوچرخه اش رد می شد که دوستم برای خنده و شوخی به او گفت : پسرجان لاستیک دوچرخت داره می چرخه اونم ساده برگشت و به لاستیک دوچرخش نگاه می کرد که بیچاره با سر رفت تو جوی آب که از قضا جوی آبی که مدتها خشک بود و همون موقع جریان آب با کلی آت و آشغال در حال عبور بود و ما هم دویدیم و از توی جوی کشیدیمش بیرون ، و صورتش .....( خدا ببخشه)
و آخر شعر سهراب : مردمان سر رود ، آب را می فھمند . گل نکردندش ، ما نیز آب را گل نکنیم. دزدی انواع مختلف دارد . از دیوار خونه مردم بالا رفتن تا جیب بری و سرقت پول و .... اما تا حالا ندیده بودم که از مداد هم دزدی کنن اونم از نوع خارجی که اینهمه ادعای درستکاری دارن و خیلی به خودشون می نازند که ما دزدی بلد نیستیم ، حقوق بشر می دانیم. اما خوب به عکس نگاه کنید و ببینید که این یک مداد چشم است و مارک اون هم xxl است. و از خارج وارد می شود . از نیمه های مداد دیگر نشانی از مغز نیست. این بار اول نیست، تا کنون چند بار با این صحنه روبرو شدم و شاید شما هم از اینگونه مدادهای نصفه مغز دیده باشید . اگر یک حساب سر انگشتی کنید پی خواهید برد که اگر از هر مداد پنج سانتیمتر آنرا نگذارند (از این پس نگویید دزدی بگویید فراموش کرده اند ) چند متر می شود !!! سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:شهردار,میادین,بلوار,گلدان,گل,مرغابی,مجسمه,کمال الملک,شهرداری,شهرداری ها, :: 14:52 :: نويسنده : مهرداد علی نژاد
مبلمان شهری همیشه یکی از دغدغه های شهرداران و بهانه نقادان بوده است. اما دور از انصاف است که بخواهیم از فعالیت های بعضی شهرداران تمجید نکنیم . جناب اسماعیل پور از همان دسته شهرداران است که واقعا" قابل تعریف است . در هرگوشه کنار شهر که می نگری زیبایی گلدانهای فلزی با گلهای زیبا به فاصله نزدیک بهم روی جوی آب خیابانها و گلدانهای گوناگون و در داخل میادین و در ابتدای بلوارها مجسمه شخصیت های هنری و فرهنگی ایران و رنگ آمیزی تمام دیوارهای خالی خبابانهای اصلی همه گوشه ای از اقدامات اوست.
شهر ما خانه ما شهر زیبا شهر فرشتگان اگر به جامعه کنونی کمی دقیق تر نگاه کنیم مردم را با تنوع بیشتری در مدل لباس ، کفش و حتی ریش می بینیم . چرخه مد در دنیا بین 30 تا 35 سال است. (شما می توانید لباس های خود را سی سال نگه دارید و دوباره بپوشید .!!! ) اما واقعا" مد در دنیا ا ز کچا ریشه می گیرد؟ خیلی ها هم خودشان مد درست می کنند . مثلا" عکس مقابل .... امروز در پمپ بنزین توجه مرا بخود جلب کرد و از این آقا که متصدی پمپ بود خواستم که از ریشش عکس
بگیرم و خیلی هم استقبال کرد و کلی ژست گرفت و گفت برای کجا می خواهید و ... مد در جامعه ما خیلی جالب شده الان هر جور که لباس بپوشی و هر طور که مدل مو و ریش بگذاری مد است . از شلوارهای پاره پوره گرفته تا ریش های عجیب و غریب . کلاس سوم دبیرستان بودم و مو هم تا دلتون بخواد داشتم و خیلی هم وسواس بودم که همیشه یک تارش خارج از ردیف مو های دیگه نباشه اگه یه روز باد می اومد دیگه اونروز بیرون نمی رفتم ، شیشه ماشین پایین بود سوار نمی شدم و کلی دردسر واسه خودم و اطرافیان بخاطر موهام داشتم که لطف خدا شامل ما شد و یکی یکی موها مرخص شدند!!
اما یه روز اومدم تمام مو ها مو از بالای سر به پایین سشوار زدم و جلوش رو به بالا فر کردم و مثل یه ناودون شده بو د بالاخره یکی دو تا از دوستام گفتن این چه مدلیه؟ منم گفتم مدل اسپانیایی !! ، اونا هم همین مدل رو زدند . رفتم آرایشگاه . آرایشگر گفت این چه مدلیه ؟ به اونم گفتم اسپانیایی !! . بعد از دو سه هفته بیشتر جوونا همین مدل رو زدند و می گفتند برید آرایشگاه 2000 مدل اسپانیایی می زنه ....!!!( اینم ریشه مد )
درباره وبلاگ
نام این وبلاگ را به یاد کارتون دوران کودکیم بنام تنسی تاکسی دو و چارملی گذاشتم.دو پنگوئن ماجراجو که هر بار با مشکلی روبرو می شدند و برای حل آن نزد آقای وپی می رفتند و او از داخل کمدشلوغش تخته سیاه سه بعدی خود را می آورد و با استفاده از آن تنسی و چارملی را راهنمایی می کرد. زندگی مثل یک پازل بزرگ است . من و تو ،اجزای آنیم ، زمانی زیباست که کنارهم قرار گیرند. موضوعات
آرشيو وبلاگ
وبلاگ دوستان
سایتهای مفید
تبادل لینک هوشمند
|
|||||||||||||||
|